جستجوی بازیگران بزرگ و تله های بازار با استفاده از تحلیل اسپرد حجم معاملاتی
هر معامله گری روش خاص خود را دارد. به همین دلیل، لازم نیست پرسیده شود چرا نوسان قیمتی اتفاق می افتد بلکه باید سیگنال های راهبرد معاملاتی خود را درک کند و در نهایت یک ربات معاملاتی را خریده یا خود آن را بسازد. ربات های معاملاتی خالی از عواطف هستند و عملیات مربوط به یک معامله را خیلی زودتر از انسان ها انجام می دهند. اگرچه، اگر بانک ها، صندوق های پوشش ریسک، و یا هر بازیگر بزرگ دیگر فقط می خواستند از روش های معامله ی خودکار (همانند ربات ها) استفاده کنند دیگر عناوین شغلی ای مانند ''مدیریت سرمایه'' وجود نمی داشت. اما اشخاصی که این شغل ها را دارند هنوز در بازار هستند، وضع مالیشان خوب است، و تلاش دارند تا ساختار بازار را به شکلی عمیق تر بفهمند.
برای فهمیدن یک سیستم معاملاتی باید این سیستم را به اجزای کوچک تقسیم کرد. در این خصوص، استفاده از اندیکاتورها ما را به ناکجا آباد می برد. اندیکاتور های میانگین (Average Indicators) ما را از حل کردن پازل اصلی، که همان فهمیدن چرایی وقوع نوسان است، دورتر می کند. از سویی دیگر، تحلیل میله ای (Bar Analysis) گزینه ی درستی به نظر می رسد. من پیش از این در وبلاگ خود از ''قیمت ها'' برای تحلیل استفاده می کردم، اما اکنون می خواهم از ایده ی ''حجم'' معاملاتی نیز استفاده ببرم. حجم در واقع نشانگر میزان علاقه مندی سرمایه گذاران به یک ابزار مالی مشخص است. حجم می تواند ''معمولی'' یا متوسط، ''کم''، ''زیاد''، و ''بسیار زیاد'' باشد. در ''تحلیل حجم اسپرد'' ( VSA - Volume Spread Analysis)، بازه ای که میان حداقل (مینیمم) و حداکثر (ماکزیمم) وجود دارد ''اسپرد'' نام نهاده می شود. بر اساس محلی که شاخص قیمت در آنجا قرار گرفته، میله هایی که در جهت بالا یا پایین قرار می گیرند معین و متمایز می شوند. همچنین، مهم است بدانیم که یک روز معاملاتی قیمت را در کدام قسمت از اسپرد می بندد.
مفاهیم اصلی در تحلیل حجم اسپرد (VSA)
ساده ترین راه استفاده از VSA جستجوی موارد غیر متعارف یا خلاف قاعده است. بازارهای دارای حجم متوسط معمولی به نظر می رسند. اما به محض آنکه میزان تمایل سرمایه گذاران به یک ابزار مالی کم و یا بسیار زیاد می شود وقت آن است که از خود بپرسیم که چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ وجود یک حجم معاملاتی قابل توجه در شرایطی که روندی خاص در بازار ایجاد شده برایمان امکان شناسایی ''بازیگر بزرگ بازار''، که از قاعده ی '' وقتی همه می خرند، وقت فروش است!'' را فراهم می کند. همچنین، حجم معاملاتی کم نشانگر وجود نوعی تله در بازار است. از آنجا که تقاضا برای یک ابزار مالی مشخص پایین است، باید بررسی شود که چه رقبای جدی ای در بازار می توانند وجود داشته باشند. اگر رقیب جدی ای در بازار وجود نداشته باشد، به احتمال خیلی زیاد قیمت در خلاف جهت قیمتی که در وضعیت فعلی در آن سطح بسته شده حرکت خواهد کرد.
تحلیل حجمی در نمودار روزانه ی دلار آمریکا - دلار کانادا
یک حجم ''بسیار بالا'' در خط میله ای شماره ی ۱ در نمودار روزانه ی دلار آمریکا - دلار کانادا در وضعیتی که روند به طور واضح صعودی است ظاهر شده است. این میله به سمت بالا است و در حول و حوش دامنه ی میانگین معاملاتی قیمت بسته شده است. در این شرایط، این امکان وجود داشته که وجود یک ''فروشنده ی بزرگ'' را شناسایی کنیم که می خواهد رقباش را تست کند. حجم ''پایین'' در میله شماره ی ۲ که به سمت بالا بسته شده نشانگر وقوع یک ''تله ی صعودی'' است (Bullish Trap). وضعیتی که می بینیم وضعیتی مناسب برای معکوس شدن روند است و هدف اصلی ما در اینجا این است که با بازیگر بزرگ سوار یک قایق شویم!
روش معاملاتی با استفاده از تحلیل حجمی (VSA) در نمودار جفت دلار آمریکا - دلار کانادا
یک دستور معلق خرید (Pending Order) برای فروش در سطح پایینی میله - تله ی شماره ی ۲ قرار داده می شود. سپس، دستور حفاظتی توقف (Stop Order) در سطح بالایی آخرین نوسان قیمتی گذاشته می شود. اگر شاخص جفت دلار آمریکا - دلار کانادا افت داشته باشد، دستور توقف باید پایین تر آورده شود و چنین کاری کمک می کند که به اصل '' ضرر را پایین نگه دار و بگذار سودها افزایش یابند'' عمل کنیم.
همین موارد نسبت به روند نزولی در نمودار روزانه ی جفت دلار استرالیا - دلار آمریکا نیز اعمال می شود. در خط میله ای شماره ی ۱ یک خریدار بزرگ به دلیل حجم معامله ای که داشته شناسایی شده است. همچنین، خط میله ای شماره ی ۲ نشانگر یک تله ی نزولی است. بازگشت شاخص قیمت به سطح حداکثری خود دلیلی برای ایجاد موقعیت خرید (پوزیشن لانگ) می باشد.
روش کار با تحلیل حجمی در نمودار دلار استرالیا - دلار آمریکا
تحلیل حجمی به معنی واقعی تطبیق پذیر و منعطف بوده و شامل برخی ابزار است که به معامله گر اجازه می دهد ماهیت نوسانات قیمتی را بهتر درک کند.