امروز این تکنیک های بازارخوانی را با هم مرور خواهیم کرد:
- رسم خطوط روند،
- کف ها و سقف ها،
- خطوط روند و ارزش درک شده،
- استفاده از روند ها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش،
- فشار بر روی سطوح حمایت/مقاومت،
- حجم جذب شده و خطوط روند پایینی.
چرا رسم خطوط روند بر روی نمودار های قیمت ضروری است؟
برای شناسایی جهت روند اصلی. بازار ها معمولا، 30 درصد عمر خود را در روند هستند. اگر بتوانید جهت این روند را درست تعیین کنید، می توانید پیشبینی کنید که در کوتاه مدت قیمت چگونه حرکت خواهد کرد.
برای شناسایی نقاط شکست و تغییرات جهت. معمولا یک حرکت قدرتمند رو به بالا یا پایین اتفاق می افتد و پس از آن یک حرکت قوی در مخالف جهت آن آغاز می شود.
برای شناسایی سطوح حمایتی و مقاومتی. معمولا قیمت پس از برخورد به خطوط روند، برگشت انجام می دهند. همچنین، خطوط روند قدیمی که قبلا شکسته شده اند می توانند در کنار خطوط روند فعلی ایفای نقش کنند و نقش حمایت و مقاومت را بازی کنند.
قوانین ساخت کانال روند دار
در روند صعودی، از دو نقطه کف (لو) و یک نقطه سقف (های) استفاده می کنیم و بر همین اساس، در بازار نزولی، از دو نقطه سقف و یک نقطه کف استفاده خواهیم کرد.
نمونه ای از ایجاد یک کانال نزولی. که با استفاده از دو سقف و یک کف (نشان داده شده با دایره) رسم شده است.
چه روند هایی باید در نظر گرفته شوند؟
وقتی روند ها را بررسی می کنیم، آنها اغلب به صورت بلند مدت (اصلی)، میان مدت و کوتاه مدت (مینور) دسته بندی می شوند. روند بلند مدت باید به عنوان پایه انتخاب نوع روند در نظر گرفته شود. در عین حال، روند میان مدت هنگامی که با تکنیک های VSA ادغام می شود، به ما کمک می کند تا وقایع بازار را از نظر فرکانسی و شدتی بهتر بسنجیم.
منطقی است که به همراه روند های اصلی، روند های مینور و روند های کانتر(روند های برگشتی) را نیز در نظر بگیریم. آنها در شناسایی بهینه ترین نقطه ورود به شما کمک خواهند کرد.
علاوه بر این، من توصیه می کنم سیگنال های کشف شده در دو یا چند تایم فریم را با هم مقایسه کرده و تنها در صورتی که نتایج بدست آمده باهم همخوانی داشتند، به یک جمع بندی برسیم. در این صورت پیش بینی انجام شده دقیق تر خواهد بود.
اکستریم های قیمتی به چه معنا هستند؟
زمانی که سقف ها و کف ها را در یک کانال روند تحلیل می کنید، این نکات را یاد خواهید گرفت:
- علامت قدرت (یا ضعف)، تشکیل کف های بالا تر به صورت متوالی (یا سقف های پایین تر به صورت متوالی) می باشد
- علاوه بر بالا رفتن (یا پایین آمدن) اکستریم های کانال (های و لو ها)، ایجاد کف های بالاتر به صورت متوالی در یک بازار گاوی و ایجاد کف های پایین تر به صورت متوالی در یک بازار خرسی، نشانگر این امر می باشد که افراد حرفه ای در حال حمایت از حرکت بازار می باشند.
در نمودار BTCUSD، هر دو شرط ما برآورده شده اند. ایجاد سقف های پایین تر به طور متوالی (سقفها با دایره نشان داده شده اند). مناطق قرمز نشان دهنده بازه هایی هستند که سرمایه افراد حرفه ای در حال پشتیبانی حرکت رو به پایین می باشد. در این بازه، سقف هر کندل، پایین تر از سقف کندل قبلی می باشد.
به هر حال، این قوانین می توانند به عنوان سیگنال های برگشت روند در نظر گرفته شوند. اولین سقف پایین تر (LH) در یک روند گاوی یا کف بالا تر (HL) در روند خرسی می تواند به عنوان یک سیگنال غیر مستقیم از ضعف روند در نظر گرفته شوند.
هرچند، نباید فراموش کنید که خطوط روند قدیمی می توانند برای شناسایی مناطق حمایتی و مقاومتی استفاده شوند. این بدان معناست که معامله گران حرفه ای مجبور هستند تلاشی بیشتری برای عبور از این سطوح به کار گیرند، چرا که بازار به طور طبیعی تمایل به پیگیری مسیری دارد که دارای حداقل مقاومت می باشد. بنابراین اگر با نزدیک شدن قیمت به سطح حمایت / مقاومت، حجم افزایش یابد، این سطح به احتمال زیاد شکسته خواهد شد.
در نمودار روزانه BTCUSD، روند در داخل ناحیه سبز، با افزایش حجم در حال شکسته شدن می باشد. زمانی که خط شکسته شد، تاثیر خود را از دست نمی دهد و نقش حمایتی را برای قیمت ایفا می کند. در روند صعودی، این تاثیر یک سطح حمایتی جدید می باشد و در روند خرسی خود را به شکل یک مقاومت نشان می دهد. این بدان معناست که برای شکست از سمت دیگر به تلاش بیشتر نیاز خواهیم داشت.
خطوط روند و ارزش درک شده (perceived values)
برای درک اینکه چرا خط روند ها به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی شناخته می شوند، من یک مثال ساده ارائه خواهم داد. فرض کنید ما سه معامله گر داریم که یک نماد را در زمان یکسان معامله می کنند.
- معامله گر اول در نزدیکی سقف ها خرید کرده است و پس از سقوط قیمت به یک معامله گر قفل شده تبدیل شده است. حال وی سرمایه خود را با امید اینکه ضررش جبران خواهد شد در بازار نگه می دارد.
- معامله گر دوم زود تر خریده و با مقدار اندکی سود از بازار خارج می شود. زمانی که وی مشاهده میکند قیمت همچنان رو به بالا می باشد مجددا وارد بازار شده و خرید میکند و زمانی که قیمت یک حرکت رو پایین میزند، حد ضررش فعال شده و با مقدار اندکی ضرر از بازار خارج می شود.
- معامله گر سوم با سود از بازار خارج می شود.
تفاوت این معامله گران، به دلیل درک متفاوت آنها از بازار است:
- اولین معامله گر در پنیک (ترس و هیجان) به سر می برد. او می خواهد قیمت افزایش یابد تا بتواند ضرر خود را کاهش داده و جبران کند. اگر قیمت به ریزش ادامه دهد، او در نهایت در یک مرحله از بازار به بیرون پرت خواهد شد.
- معامله گر دوم نگران سرمایه خود نیست چرا که ضرر چندانی نداده است. او از بیرون نظاره گر بازار است تا موقعیت خوبی را برای ورود به بازار و ثبت سفارش خرید پیدا کند. او پیشبینی می کند قیمت ریزش کرده و منتظر یک فرصت خرید مناسب می باشد.
- معامله گر سوم می داند دارد چکار می کند. او ضعف بازار را درک کرده است و معتقد است بازار به ریزش ادامه خواهد داد لذا در موقعیت مناسبی سفارش فروش خود را ثبت کرده و از بازار خارج می شود. او حد ضرر خود را بالا تر از بازار ثبت می کند تا بتواند از سود خود محافظت کند.
این فقط یک نمونه از سه معامله گر موجود در یک بازار می باشد. در عمل، هزاران نوع طرز فکر برای سنجش ارزش یک سهم (یا ابزار مالی) وجود دارد. بعضی از افراد به دنبال فرصتهای معاملاتی هستند، بعضی دیگر در حال دست و پنجه نرم کردن با معاملات ضرر ده و بعضی دیگر منتظر یک فرصت مناسب برای سود گیری. به روش یکسان یا روش های متفاوت، آنها مرزهای روند را شناسایی خواهند کرد. به عبارت دیگر، ارزشهای درک شده (perceived values)، در بازار های صعودی افزایش یافته و در بازار های نزولی کاهش پیدا می کند. کانال روند دار، یک نمایه گرافیکی از امید ها و انتظارات افراد حاظر در بازار می باشد.
استفاده از خطوط روند برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش
ناحیه بین کانال، با نام رنج معاملاتی (محدوده معاملاتی) شناخته می شود. بازار می تواند در یک محدوده حرکت کند. از نظرVSA ، بازار (سایدوی) تمایل به حرکت در درون این رنج معاملاتی دارد و به این حالت خود ادامه خواهد داد تا زمانی که با ورود فشاری مضاعف (فروش یا خرید) شکسته شود.
با استفاده از اصولVSA ، ما اقدام به ارزیابی قیمت در کف و سقف های رنج معاملاتی خواهیم کرد، چرا که اتفاقات مهم در این مناطق انجام می پذیرند. در اینجا همچنین به نواحی اشباع خرید و فروش اشاره خواهم کرد. به طور کلی ناحیه اشباع خرید در بالای سطح مقاومت (یا همان خط روند بالایی کانال) و ناحیه اشباع فروش در پایین سطح حمایت (یا همان خط روند پایینی کانال) قرار دارند. قسمت میانی این رینج نشان دهنده میانگین قیمت در آن محدوده می باشد. در این منطقه هیچگونه آسیب پذیری در حرکت به جهت خاصی وجود ندارد.
اگر عدم تعادل در عرضه و تقاضا وجود داشته باشد، قیمت تمایل به حرکت به سمت لبه های کانال (ابتدا به یک چهارم کانال، سپس به نواحی اشباع خرید / فروش) را خواهد داشت. علاوه بر این، وقتی قیمت به لبه کانال نزدیک تر می شود، احتمالا دوباره به رنج معامالاتی قدیمی خود باز خواهد گشت. در نواحی اشباع خرید و فروش این احتمال افزایش می یابد.
لبه های کانال روند توسط خطوط بنفش در نمودار قیمت BTCUSD نشان داده داده شده اند. مناطق قرمز نشان دهنده میله هایی هستند که وارد مناطق اشباع فروش شده اند. علاوه بر این، زمانی که قیمت کف را لمس کرد، حجم کم نشان گر خرسی نبودن معامله گران حرفه ای می باشد و باعث برگشت و بالا رفتن قیمت به منطقه رنج معاملاتی خواهد شد.
همچنین می خواهم به یک پدیده عجیبی که احتمال رخ دادن آن وجود دارد، اشاره کنم. قبلا هم اشاره کردم که خط مرزی روند در هر دو جهت مقاومت می کند. بنابراین، اگر قیمت به منطقه اشباع فروش برسد، سطح مقاومت به حمایت تبدیل می شود. و برعکس، در حرکت خرسی، سطح حمایتی در حال حاظر مقاومتی برای فروشندگان می باشد. بیایید یک مثال در این مورد را بررسی کنیم.
در این نمودار مشاهده می شود که، قیمت با کمی افزایش در حجم، از سمت خط مقاومتی شکسته می شود (با منطقه سبز رنگ نشان داده شده است). بعد از این مرحله، سطح مقاومتی به یک سطح حمایتی تبدیل شده است. علاوه بر این، قیمت با تغییر نچندان ملموسی در حجم، به حرکت خود در جهت اصلی با حمایت دریافت شده در خط حمایتی جدید ادامه می دهد. اکنون شکست آن به سمت پایین نیاز به تلاش بیشتری دارد.
این پدیده با در نظر گرفتن حرکات مارکت میکر ها در بازار قابل توضیح می باشد. اگر تلاش زیادی برای صعود و عبور از خط روند بالا (مقاومت) صورت گرفته باشد، ممکن است بیشتر این معامله گران حرفه ای دید گاوی نسبت به بازار پیدا کنند. حال، با نزدیک شدن دوباره قیمت به خط روند پایینی، به نظر میرسد که قیمت قصد شکستن این خط روند را دارد و نزولی بیشتری خواهد کرد اما همانطور که می بینید، بزرگان بازار چنین عقیده ای نداشته اند و خط بالایی کانال را شکسته اند. هرچند، اگر حرفه ای ها همچنان حالت گاوی داشته باشند، تلاشی برای پایین آمدن انجام نخواهد شد. با نزدیک شدن قیمت به خط حمایتی، حجم کم موجود نشان از این امر می باشد.
تحلیل حجم در نزدیکی خط روند
همانطور که قبلا هم اشاره کرده ام، تغییر روند نیاز به تحرکات افراد حرفه ای، پول و تلاش بسیار، خواهد داشت. تلاش برای نفوذ به خطوط روند معمولا با نزدیک شدن قیمت به خط دیده می شود، نه در زمانی که قیمت دقیقا به روی خط رسیده است. در اغلب موارد، این حالت همراه با افزایش قابل توجه اسپرد (یا کاهش) و افزایش حجم می باشد.
راه دیگر برای غلبه بر مقاومت، گپ هایی هستند که در ابتدای فصل در موردشان صحبت کردیم. شکاف قیمت (یا گپ)، زمانی ایجاد می شود که فاصله زیادی بین قیمت باز شدن کندل فعلی و قیمت بسته شدن کندل قبلی وجود داشته باشد، این امر همیشه نشانه از فعالیت افراد حرفه ای و مارکت میکر ها در بازار می باشد.
ایجاد گپ، همیشه مقرون به صرفه می باشد. برای مثال، بعید است که بزرگان بازار قبل از اینکه از روند صعودی مطمعن شوند، اقدام به فشار بر مقاومت ها بکنند. و اگر حمایت شکسته شود، به معنی خرسی بودن حرفه ای ها می باشد.
در نمودار چهار ساعته BTCUSD، دو کندل با اسپرد پهن (یعنی: بدنه بزرگ) و با حجم نسبتا زیاد وجود دارند. علاوه بر این، زمانی که قیمت در حال نزدیک شدن به خط روند پایینی بود، میزان حجم شروع به افزایش کرده است. بعد از نفوذ به سطح حمایتی، حجم کاهش یافته و در انتها، بازار در جهت روند قبلی به حرکت خود ادامه داده است. خوب است بدانید در مثال های دیگر نیز این پدیده را مشاهده کرده ایم.
در تایم فریم های بالا تر، برای مثال روزانه یا هفتگی، افزایش حجم مطابق با کندلی خواهد بود که به خط روند نفوذ کرده است. بنابراین، به منظور مشاهده ی بازار با جزعیات دقیق تر و شناسایی سطوحی که فشار بر روی آنها زیاد است، بهتر است از تایم فریم های کوچک تر استفاده کنید.
در بعضی از موارد، قیمت افزایش یافته و به خط روند بالایی میرسد و کندل های بزرگ با حجم های بالا ظاهر می شوند. اما شما چنین نتیجه ای را با حجم زیاد در روز بعدی (یا کندل بعدی) نمی بینید، و قیمت به رشد خود ادامه نمی دهد. در این موارد، حجم بالا باید بیشتر در فروش باشد تا خرید، که البته حمایت گر حرکت صعودی نمی باشد. در حرکات رو به پایین، حجم بالا ناشی از خرید بیشتر از فروش در این موارد است. برای دوری از ضررهای سرسام آور، شما باید تحرکات قیمت را به دقت دنبال کنید، و اگر روند در میله های بعدی تایید نشد به سرعت سفارش خود را ببندید.
فشار بر روی سطوح عرضه و تقاضا
اگر یک کندل بزرگ صعودی، و با حجم بالا، کانال روند را از بالا شکست (خط مقاومتی)، و روز بعدی این روال در همین سطح یا بالا تر تکرار شد، در این حالت می توانید رسیدن به قیمت های بالاتر را متصور شوید. هر حجم کمی در میله های رو به پایین در روز بعد (به معنی تست پتانسیل می باشد) تایید کننده این دید می باشد. این قاعده در خلاف جهت هم می تواند استفاده شود. اگر یک کندل بزرگ نزولی وجود داشته باشد که خط پایین روند را (خط حمایتی) با حجم بالا بشکند و سپس در روز بعد در همان سطح و یا پایین تر قرار داشته باشیم، می توانید یک روند خرسی و رسیدن به قیمت های پایین تر را متصور شوید.
کندلی که به خط روند بالا یا پایین ضربه می زند نشان دهنده فشار در سطح مورد نظر می باشد.
در نمودار یک کندل بزرگ رو به پایین (با دایره مشخص شده است) نشان داده شده است، که با حجم بالایی خط روند پایین را می شکند. من می خواهم مجددا تمرکزم را روی حجم بالا داشته باشم. کندل بعدی نیز نزولی می باشد و حجم همچنان بالا است. این بدان معناست که دید مارکت میکر ها خرسی می باشد، پس قیمت به سختی به رنج معاملاتی بر خواهد گشت و نهایتا ممکن است یک حرکت کوتاه به سمت آن انجام دهد.
حرکت به سمت سطوح حمایتی و مقاومتی
اگر یک کندل با بدنه بزرگ در حجم کم به سطح مقاومت نزدیک شود و آن را نشکند، احتمالا در کوتاه مدت معاملات با قیمت رنج قبلی انجام خواهند شد. این الگو ممکن است نشانی از روند ساید وی نیز باشد.
در نمودارBTCUSD ، دو کندل با بدنه بزرگ و در حجم بالا در حال حرکت دادن قیمت به نزدیکی خط بالایی روند می باشند. این روند توسط کندل سوم دنبال شده است (با ناحیه بیضی رنگ نشان داده شده است)، که بسیار نزدیک به سطح مقاومتی می باشد و در قسمت بالایی بسته شده است. این کندل در حجم کم می باشد، که بدین معنیست که حرفه ای های بازار در حال حاظر حالت گاوی به خود نگرفته اند.
سپس، قیمت به میانه کانال بر می گردد (در درس قبلی، یعنی اصول VSA ، قسمت "تلاش در برابر نتیجه" کاملا در این مورد توضیح داده شده است). خلاصه، تمام این موارد نشان دهنده ی، نبود تلاش کافی (یعنی خرید) برای شکستن سطح مقاومتی می باشد. بنابراین، روند در محدوده ی کانال حرکت خواهد کرد.
این امر در حرکت نزولی نیز صادق است. در حرکت های رو به پایین، زمانی که قیمت در حال نزدیک شدن به خط روند پایین می باشد (خط حمایتی) ، ظاهر شدن حجم کم، به شما اطلاع می دهد که تلاش کافی برای فروش وجود ندارد.
چند روز پس از مثال قبلی، قیمت به خط حمایت نزدیک می شود (با یک بیضی در نمودار مشخص شده است). با این حال، بدنه کندل کوچک به نظر می رسد و حجم کم می باشد، بنابراین تلاش زیادی برای عبور از خط روند به سمت پایین وجود ندارد.
جذب حجم و خط روند پایینی
حجم بالا در کندل های رو به پایین، به دلیل نزدیک بودن و یا لمس خط روند پایین، معمولا نشان دهنده فشار شدید فروش می باشد، و در این حالت قیمت پتانسیل این را دارد که به بیرون از کانال نفوذ کند. اما اگر در روز بعدی قیمت در حال بالا رفتن باشد و در عین حال باید میله رو به پایین با حجم بالا در بازار دیده شود تا بتوان نتیجه گرفت که خرید همچنان ادامه دارد. به این روند جذب فروش می گویند که، نشانه ای از قدرت بازار می باشد.
با این حال، قبل از شروع یک رالی قیمت، شما همچنان به یک مرحله از انباشت (بطور کامل در قسمت اول توضیح داده شد) با حجم کم نیاز دارید. هر چقدر این زمان بیشتر طول بکشد، بازار مومنتوم رو به بالای بیشتری دریافت خواهد کرد.
منطقه بیضی شکل نشان دهنده یک کندل رو به پایین می باشد که در حال نزدیک شدن به خط روند پایین با حجم بالا می باشد. این روند توسط یک کندل روبه بالا و به همراه تلاش چشمگیری، دنبال می شود. این امر نشان دهنده حجم جذب شده می باشد که در مرحله بعد با حجم نسبتا کمی به مرحله انباشت تبدیل می شود. پس از اتمام این مرحله، فعالیت معامله گران حرفه ای افزایش یافته و یک حرکت خرسی قوی ایجاد می شود.
برای امروز کافیست.